انیمیشن: خانوادهی آدامز (The Addams family)
ژانر: کمدی - ترسناک
سال ساخت: 2019
کشور سازنده: آمریکا
کارگردان: کنراد ورنن (Conrad Vernon)
کارگردان انیمیشنهایی همچون «شرک 2» (Shrek 2)، «هیولاها علیه بیگانگان» (Monsters vs. Aliens) و انیمیشن «سوسیس پارتی» (Sausage Party)
فیلمنامهنویس: مت لیبرمن(Matt Lieberman)
صداپیشگان: اسکار آیزاک (Oscar Isaac)، شارلیز ترون (Charlize Theron)، کلویی گریس مورتیس (Cloe Grace Morets)، فین ولفهارد (Finn Wolfhard)، نیک کرول (Nick Kroll)، الیسون جنی (Allison Janney)
شرکت سازنده: مترو گلدوین مایر
توزیعکننده: یونایتد آرتیستس
مدت زمان: 86 دقیقه
امتیاز IMDB: 5.8
دوبلهی فارسی اختصاصی توسط گپ فیلم
گویندگان: علی همت مومیوند، شوکت حجت، نرگس فولادوند، حسین سرآبادانی، مریم معینیان، فاطمه نیرومند، مهوش افشاری، محمدعلی جانپناه، متانت اسماعیلی، فرانک رفیعی طاری، سعید مقدم منش، آیدا بندری، بابک اشکبوس، اکبر منانی، حسین خدادادبیگی، سمیه رهنمون، فهیمه دادخواه، علی جلیل باله، اردشیر منظم، مهتاب تقوی، نسرین اسنجانی، نیلوفر حدادی
در ادامه با نقد و بررسی این اثر در یوکن همراه ما باشید.
داستان فیلم
«مورتیشیا» و «گومز» در روز عروسی خود به دلیل عجیب و غریب بودن از طرف مردم شهر طرد میشوند. آنها برای زندگی به خانهای در بالای یک تپه که در گذشته یک تیمارستان بوده میروند. پس از آن، زندگی آنها در سیزده سال بعد نشان داده میشود که صاحب یک پسر و دختر هستند و پسرشان برای جشن مازورکا که یک آئین خانوادگی است آماده میشود.
با ساخته شدن یک شهرک صورتی و فانتزی دقیقا در مقابل تپهی آنها، آرامش تاریک و بیروحشان به هم میخورد و مردم شهر تلاش میکنند که این خانوادهی عجیب را از خانهی خود بیرون کنند.
«اسکار آیزاک» و «شارلیز ترون» دو ستارهی مطرح هالیوودی صداپیشگی پدر و مادر خانواده آدامز را به عهده دارند که این خود بر جذابیتهای این انیمیشن افزوده است.
یک انیمیشن جدید با شخصیتهایی که پیشینهی طولانی دارند
این اولین نسخهی تصویریای نیست که از مجموعه داستانهای مصور (کمیک) «چارلز آدامز» گرفته شده است. چارلز آدامز یک انیمیشنساز آمریکایی است که با کمدی سیاه و ایجاد شخصیتهای ماکابر شناخته شده است. مجموعه شخصیتهای او با نام خانوادهی آدامز شکلگرفتهاند.
این خانوادهی عجیب و غریب، ابتدا در قالب یک کمیک در سال 1938 به نمایش درآمد و بعد در دهه 1960 به یک مجموعه تلویزیونی معروف تبدیل شد. در سال 1991، «بری ساننفلد» (کارگردان مردان سیاهپوش) فیلم خانواده آدامز را کارگردانی کرد که دو سال بعد، فیلم «ارزشهای خانواده آدامز» ساخته شده بود. این خانواده غیرعادی آخرین بار در دهه 1990 در یک فیلم «لایو اکشن» دیده شده بودند. فیلم خانوادهی آدامز در سال 2019 نخستین انیمیشن بلند از این داستان است.
خانواده آدامز یک داستان کمدی تاریک از خانوادهای است که در یکخانهی ترسناک در بالای تپه زندگی میکنند. نکتهی عجیبی که دربارهی این خانوادهی به چشم میخورد این است که آنها از درد کشیدن لذت میبرند و همهی کارها را بهطور زجرآوری انجام میشوند. زیر گیوتین میخوابند و برای سرگرمی سمت همدیگر شمشیر پرتاب میکنند. علاوه بر پدر و مادر و دو فرزند، یک خدمتکار غولپیکر افسرده، یک شیر و یک دست که تمام هویتش تنها پنج انگشت است نیز با آنها زندگی میکنند.
تفریحات پسر خانواده منفجر کردن بمبهای دستساز است. دختر خانواده از غافلگیر کردن و ترساندن اعضای خانواده لذت میبرد، در یک قفس درس میخواند و یک درخت عجیب دارد که تحت فرمان اوست. دیدن این ویژگیها در این خانواده باعث میشود مخاطب بداند که با آدمهای عجیب و متفاوتی روبهرو است و میتواند پای داستانشان بنشیند.
فیلم باوجود صحنههای خندهدار، پیامهای ارزشمندی در خود جای داده است
برای تماشا و دانلود فیلم «خانوادهی آدامز» دوبله، به وبسایت گپ فیلم مراجعه کنید. محوریت انیمیشن خانوادهی متفاوت و جنجالی آدامز، تقابل آنها با ساکنان شهریست که از حیث رفتار و علایق در نقطهی مقابل آنها قرار دارند؛ اما مسئلهی مهمتر، بحران نوجوانان این خانواده و همسایگان آنها است. اساسا فیلم با پیام کلیشهای اما حائز اهمیت «خودت باش» پیش میرود. این پیام تنها در مورد نوجوانان نیست.
انیمیشن درصدد این است که نشان دهد هر دو گروه از ساکنین، چه خانواده آدامز با زندگی در تیمارستان مخوف و متروکهای که نقطهی دید شهر را دچار تناقضی باورنکردنی کرده و چه ساکنین شهری با خیابانهای صورتی، کودکانی با لبخندهای کشدار و رنگهای خیرهکننده، هر دو میتواند در نوع خود زندگی رضایتبخشی داشته باشند.
اگرچه این تئوری زیبا و اخلاقی با وجود صحنههای خشونتآمیزی که برای مخاطب کودک و نوجوان آموزنده نیست تا حدودی زیر سؤال رفته است؛ اما فیلم همانقدر که به اغراقآمیز بودن فضای بین این دو گروه علاقه دارد، میخواهد حقیقت تیرهای که در ذات شخصیتها وجود دارد را نیز آشکار کند.
فیلم در پرداختن به انتخاب نوجوانان، سطحی عمل میکند
«ونزدی»، دختر نوجوان خانواده ادامز که به گفتهی مادرش لبخند ندارد، تمام تلاش خود برای خودش بودن را محدود به زدن گیرهی سر یونیکورن و پوشیدن لباسهای صورتی میکند؛ اما نه برای اینکه این چیزیست که او از زیست و استقلال فردی خود بهعنوان یک نوجوان سیزدهساله میخواهد، بلکه تلاش او برای متفاوت بودن از خانواده و داشتن شخصیتی مستقل، تنها و تنها برای آزار رساندن به مادرش است.
او خود صریحا اعلام میکند که از شگفتزده کردن و تماشای عصبانیت و آشفتگی او (مورتیشیا) لذت میبرد و مادامیکه احساس میکند مادرش رویکرد جدید او به جهان را پذیرفته، نهتنها خوشحال نمیشود بلکه احساس یاس و نا امیدی میکند.
او جدال و کشمکش را دوست دارد و اکثر روزها برایش کسلکننده به نظر میرساند. شاید ایجاد تفاوتهای فردی آگاهانه و عامدانهی او نسبت به دیگر اعضای خانوادهی خود، یک راه فرعی برای زدودن کسالتهای ایام نوجوانی و بحرانهای ناشی از بلوغ نوجوانان هم سن و سال اوست که این رویکرد به انیمیشن «خانواده ادامز» اگر چه کمی عجیب به نظر میرسد، اما بهخودیخود حقیقتیست غیرقابلانکار. در جهانِ انیمیشنی که یک دست مستقل از انداموارههای دیگر پیانو میزند و یا کارهای دیگری را پیش میبرد، چنین جهانبینیای امری دور از ذهن نیست.
پسر خانوادهی آدامز (پاگسلی) نیز با رفتار خشونتآمیز خود، سعی بر خودنمایی در مقابل والدینش (گومز و مورتیشیا) دارد. او که در آستانهی جشنی مذهبی و سنتی خانوادگیشان برای ورود به مردانگی و مقبول واقعشدن از جانب فامیل و والدین خود قرار دارد، همچنان مشغول بازی با مواد منفجره است. این چیزی ست که پاگسلی را به رضایت قلبی میرساند.
آیا والدین او باید علایق او را بپذیرند؟ آیا جهانی که این انیمیشن به خلق آن دست زده است، با تمام پذیرفتنی بودنش، اتوپیایی (مدینه فاضله) است که هر والدی باید برای فرزندش آرزو کند؟
نقد مستقیم فیلم به فضای قضاوت گر مجازی
فیلم حتی نقدهایی به تکنولوژی و ظهور فضای مجازی به عنوان یک هیولای تخریبگر دارد. همانگونه که در فیلم مشاهده میکنید ستارهی برنامه تلویزیونی به نام مارگو نیلدر، با قرار دادن پیامهایی اغراقآمیز پیرامون مسائل خانوادگی خانواده آدامز در فضای مجازی ساکنین شهر را علیه آنها ترغیب میکند.
قدرت ایجاد آشوب در فضای اینترنتی و رسانه به سریعترین و خشنترین مقولهی اجتماعی تبدیل میشود، آنچنانکه تعداد کثیری از آنها در مقابل محل زندگی خانوادهی آدامز تجمع کرده و خانهی تاریک و بیروح آنها را به ویرانهای تبدیل میکنند. نقد به تکنولوژی و آسیبهای روانشناختی و اجتماعی آن در یک انیمیشن مناسب کودکان نکتهی مثبتی است. کما اینکه آسیبهای این موضوع دنیای بزرگسالان را نیز فراگرفته و آنها را به پیروی بیچونوچرا از شخصیتهای بیهویت مجازی میکشاند.
مارگو نیلدر خواهان یکدستسازی ظاهر خانههای شهر است. او عملا به طبقهی بورژوا تعلق دارد و همچنین بهشدت رسانهزده و ماتریالیسم است. او در وهلهی اول دست دوستی به سمت خانواده آدامز دراز میکند. ولی زمانی که با مخالفت آنها روبهرو میشود، از آنجاییکه این مسئله برای چنین شخصیتی از اهمیت زیادی برخوردار است، از طریق فضای مجازی خواهان مقابلهی مردم با این خانوادهی عجیب میشود.
تأثیر فضای مجازی روی مردمی که نه خانوادهی آدامز را میشناختند و نه از آنها بدی دیده بودند، از نکاتی است که فیلم سعی کرده بهخوبی آن را به مخاطب نشان دهد. مخاطبی که در دنیای امروز سعی دارد با یک گوشی دو اینچی جهان را بشناسد و آدمها را قضاوت کند.
صحنهپردازی فیلم با وجود ضعفهای درونی، پیامش را میرساند
با اینکه فیلم با پرشهایی بیدرنگ، انقدر از فضای بیروح و خشونتآمیز به فضایی با رنگآمیزیهای متنوع و آوازهای شاد دستهجمعی پرتاب میشود که اجازهی برقراری ارتباط را از مخاطب میگیرد؛ اما درعینحال تفاوت این دو فضا را بهطور اغراقآمیزی به مخاطب نشان میدهد.
اولی یک فضای بیروح و عجیب با تفریحاتی رنجآور که ساکنینش از آنچه دارند راضیاند؛ و دومی فضایی پر از صدا و رنگ که انگار همهی آدمهایش از یک دستگاه کپی بیرون آمده و فتوکپی یک ایده اینترنتی هستند. تفاوت عمیق این دو فضا و پیامی که میخواهد از این پارادوکس روشن به مخاطب برساند در طراحی صحنه بهوضوح نشان داده شده است.
شخصیتپردازی فیلم
عنوان بهترین شخصیتپردازی به «ونزدی» تعلق میگیرد. لبخند نداشتن او با توجه به روحیات و مسائلی که با آنها دستوپنجه نرم میکند، کاملا باورپذیر به نظر میرسد. حتی مدل بافت موها و لباسی که بر تن دارد، هویت اوست. گرچه خرده پیرنگهایی چون رابطهی «ونزدی» با هممدرسهایهای جدید و دختر «خانم نیلدر» و یا حضور دیگر افراد خانوادهی آدامز در مراسم پسرشان، پرداخت خوبی ندارد و فیلمساز بهسادگی از آنها گذر کرده است.
برخلاف «ونزدی»، لباسها، اندام و مدل موهای شخصیتهای «مورتیشیا» و «مارگو» که بهشدت در خدمت مصرفگرایی است و با آن کمرهای باریک و آرایشهای مخصوص به خود، از کارکترهایی هستند که بهوضوح موضع خود را در مقابل پیام «خودت باش» مشخص کردهاند.
با اینحال کودکان فیلم کودکان باهوشی هستند. درصحنهی پایانی فیلم با نشان دادن نوجوانان بهعنوان قهرمانان اصلی داستان، پایانبندی قصه بهعنوان یک پایان عامهپسند و شاد تلقی میشود.
آیا انیمیشن خانوادهی آدامز را ببینیم؟
انیمیشن خانوادهی آدامز برای قشر نوجوان کاملا خلاقانه است. در سنینی که نوجوانان با چالشهای جدی شناخت خود و انتخاب مسیر زندگی هدفمند دستوپنجه نرم میکنند، این انیمیشن میخواهد به آنها نشان دهد که میتوانند خودشان باشند و علایق واستعدادهایشان را دنبال کنند.
با اینکه محیط، در مسیر انتخاب افراد بیتأثیر نیست، اما باز هم میتوان به دنبال آنچه به آن استعداد و باور دارند حرکت کنند و بهتدریج درمییابند که اگر در آن مسیر تواناییهای خود را نشان دهند، خانواده نیز با آنها همراه خواهد شد. چیزی که اهمیت دارد انتخاب «خود بودن» است و کنار گذاشتن تظاهر و تلاش برای آنچه که نیست.
علاوه بر این، انیمیشن «خانواده آدامز» برای بزرگسالان نیز دارای جنبههای سرگرمکننده و آموزنده است. نمایش اینکه تا چه حد فضای مجازی –که دنیای امروز را دربرگرفته- در زندگی و انتخابهای ما تاثیرگذار است. در پشت پردهی رنگی نشان دادن دنیا، چه پلیدیهایی پنهان است و گاه همین فضا ما را به سمت و سویی سوق میدهد که با انسانهایی که تنها عیبشان شبیه نبودن به ما است، دشمن شویم. فضایی که استانداردها را بیتوجه به ذات و ماهیت آدمها به ما دیکته میکند.
همهی این موارد به انضمام تصاویر زیبا، شخصیتهای عجیب با شوخیهای بامزه و فضاسازی جالب و مفرح میتواند یک ساعت و نیم جذابی را با دیدن این فیلم به شما هدیه کند.
برای تماشا و دانلود فیلم سینمایی جدید دوبله/زیرنویس میتوانید به «گپ فیلم: مرجع دانلود فیلم و سریال» سر بزنید.