{ "title": "زندگینامه تصویری کنفوسیوس، مشهورترین فیلسوف و نظریه‌پرداز سیاسی چینی", "media": { "type": "mp4", "link": { "720p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/17982", "640p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/17981", "480p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/17980", "320p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/17979" } }, "subtitles": [], "info": { "target": "#" } }

زندگینامه تصویری کنفوسیوس، مشهورترین فیلسوف و نظریه‌پرداز سیاسی چینی

امتیاز مطلب: 63%

زندگی خوب و خوش داشتن به چه معنیه؟ آیا این یه مفهوم فلسفیه یا اینکه یه مفهوم عامیه که هر کسی میتونه اونو درک و در زندگیش پیاده کنه؟ اگه خوب بودن رو به معنی زندگی اخلاقی داشتن و خوش بودن رو داشتن شادی دائمی که با هیچ چیز حتی اتفاقات دردناک زندگی خدشه پیدا نکنه در نظر بگیریم، تنها تعداد کمی از افراد میتونن به زندگی خوب و خوش دست پیدا کنن. فلسفی یا عامی فرقی نداره، در واقع خیلی از حرفهای یه آدم سردوگرم چشیده درست به اندازه حرفهای یه فیلسوف یا روانشناس می تونه به ما کمک کنه. برای مشاهده این ویدیو با ما در یوکن همراه باشید.

کنفوسیوس کسی بود که هم سالها در اعماق ذهن خودش کنکاش کرده بود، هم با مطالعه زیاد تحت تعلیم فیلسوفان بزرگ پیش از خودش قرار گرفته بود و هم فرازونشیب های زندگی اونو به یک آدم باتجربه و عمیق تبدیل کرده بود. به همین خاطره که حرف هاش تاثیر عمیقی روی مخاطبانش میذاره. به قول ما ایرانیا "هر سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند".

سال 551 قبل از میلاد مسیح. مکانی در شرق چین باستان، جایی که امروزه با نام استان شاندونگ شناخته می شود. «شولیانگ هو» افسر بازنشسته دربار بعد 3 همسر و 9 فرزند که همگی دختر بودند، در سن 64 سالگی از همسر چهارمش که همسر رسمی او هم نیست و 15 سال سن داشته با دعا و راز و نیاز صاحب پسری می شود و به آرزوی دیرینه اش دست پیدا می کند. شولیانگ هو نام کودک را کونگ چیو میگذارد و برای او آرزو های بزرگی در سر دارد، اما هرگز فرصت آنرا پیدا نمیکند و زمانی که چیو تنها 3 سال دارد از دنیا میرود. مادر چیو، “یان چنگ تسای” از آنجا که همسر رسمی نیست از خانواده طرد میشود، حتی به او اجازه نمی دهند که در مراسم خاکسپاری شرکت کند. بنابراین روزگار مادر و فرزند را به سوی آینده ای تاریک و سخت پیش میراند. فقر، تنهایی، ناامنی.

با گذشت سالها زندگی برای چیو سخت‌تر شد. او در نوجوانی تنها کسی که داشت، یعنی مادرش را از دست داد. به نظر میرسید سرنوشت قصد ندارد به جز درد و رنج هدیه دیگری به او بدهد. کونگ چیو از کودکی عاشق خواندن بود. در کنار آن قدرت تکلم بسیاری داشت و هر کسی از هم صحبتی با او لذت میبرد. همین توانایی بود که به او کمک کرد به دربار راه پیدا کند و زندگی اقتصادی خود را تغییر دهد. به علاوه برای ایجاد اصلاحات در حاکمیت بهترین راهی که میشناخت ورود به دربار و دستیابی به قدرت بود. او پله های ترقی و مَناسب قدرت را یکی بعد از دیگری به دست می آورد تا اینکه به مقام صدارت اعظم یکی از قدرتمندترین حاکمان چین رسید.

در این زمان او بیش از 50 سال سن داشت و همچنان بر اعتقاد خود مبنی بر رفتار عادلانه با مردم پافشاری میکرد. او در تمام آن سالها چه زمانی که قاضی القضات شهر بود و چه در زمانی که حاکم یکی از شهرهای چین بود با کارشکنی ها و ظلم دیگر دباریان دست به گریبان بود و دائما درباریان فاسد نسبت به او نظر سوئی داشتند. در مقام صدارت اعظمی، با وجود اینکه دومین قدرت سیاسی کشور بود، احساس کرد به دستاویزی تبدیل شده است که به فساد و جاه طلبی حاکمان مشروعیت دهد. بنابراین یکباره قدرت را رها کرد و مانند گذشته شیوه درویشی و دوره گردی را در پیش گرفت.

همسر کنفوسیوس، بی چی گوان نام داشت که بعد از 2 سال پسری برای او به دنیا آورد. البته گفته می‌شود که او صاحب یک دختر نیز بوده است. کونگ چیو سالهای پایانی عمر را در بین مردم گذراند و به جای تعلیم پادشاهان، مردم عادی را مخاطب تعالیم معنوی خود قرار داد. او شاگردان بسیاری تربیت کرد که هریک به شیوه خود تعالیم او را بسط و گسترش دادند.

کونگ چیو در بین مردم به "کونگ فوزِ" به معنی" استاد بزرگ کونگ" معروف بود که بعدا با گویش یونانی به کنفسیوس تبدیل شد. مهمه که بدونیم چیزی که به عنوان حرف های کنفسیوس به جا مونده اولا بخش کوچیکی از تعالیم اونه، چرا که کنفسیوس با هر کس به فراخور احوالش حرف میزد و دوما بسیاری از آموزه هاش برآمده از یک بستر فرهنگی بود که شاید یک فرد امروزی اونها رو عقلانی و حتی انسانی ندونه، مثل برابری مرد و زن. اما از طرفی بخشی از تعلیماتش هنوز هم اونقدر درخشان و عمیقن که که تبدیل به منبع الهام فیلسوفان اخلاقی و روانشناس ها قرار میگیره. گفته میشه با اینکه در اون زمان تعلیم و تربیت در انحصار کسانی بود که خون اشرافی داشتن، بیش از 3000 شاگرد تربیت کرد. در نهایت کنفسیوس در سن 72 سالگی در گذشت.

  • نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
امتیاز مطلب: 89%

زندگی خوب و خوش داشتن به چه معنیه؟ آیا این یه مفهوم فلسفیه یا اینکه یه مفهوم عامیه که هر کسی میتونه اونو درک و در زندگیش پیاده کنه؟ اگه خوب بودن رو به معنی زندگی اخلاقی داشتن و خوش بودن رو داشتن شادی دائمی که با هیچ چیز حتی اتفاقات دردناک زندگی خدشه پیدا نکنه در نظر بگیریم، تنها تعداد کمی از افراد میتونن به زندگی خوب و خوش دست پیدا کنن. فلسفی یا عامی فرقی نداره، در واقع خیلی از حرفهای یه آدم سردوگرم چشیده درست به اندازه حرفهای یه فیلسوف یا روانشناس می تونه به ما کمک کنه. برای مشاهده این ویدیو با ما در یوکن همراه باشید.

کنفوسیوس کسی بود که هم سالها در اعماق ذهن خودش کنکاش کرده بود، هم با مطالعه زیاد تحت تعلیم فیلسوفان بزرگ پیش از خودش قرار گرفته بود و هم فرازونشیب های زندگی اونو به یک آدم باتجربه و عمیق تبدیل کرده بود. به همین خاطره که حرف هاش تاثیر عمیقی روی مخاطبانش میذاره. به قول ما ایرانیا "هر سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند".

سال 551 قبل از میلاد مسیح. مکانی در شرق چین باستان، جایی که امروزه با نام استان شاندونگ شناخته می شود. «شولیانگ هو» افسر بازنشسته دربار بعد 3 همسر و 9 فرزند که همگی دختر بودند، در سن 64 سالگی از همسر چهارمش که همسر رسمی او هم نیست و 15 سال سن داشته با دعا و راز و نیاز صاحب پسری می شود و به آرزوی دیرینه اش دست پیدا می کند. شولیانگ هو نام کودک را کونگ چیو میگذارد و برای او آرزو های بزرگی در سر دارد، اما هرگز فرصت آنرا پیدا نمیکند و زمانی که چیو تنها 3 سال دارد از دنیا میرود. مادر چیو، “یان چنگ تسای” از آنجا که همسر رسمی نیست از خانواده طرد میشود، حتی به او اجازه نمی دهند که در مراسم خاکسپاری شرکت کند. بنابراین روزگار مادر و فرزند را به سوی آینده ای تاریک و سخت پیش میراند. فقر، تنهایی، ناامنی.

با گذشت سالها زندگی برای چیو سخت‌تر شد. او در نوجوانی تنها کسی که داشت، یعنی مادرش را از دست داد. به نظر میرسید سرنوشت قصد ندارد به جز درد و رنج هدیه دیگری به او بدهد. کونگ چیو از کودکی عاشق خواندن بود. در کنار آن قدرت تکلم بسیاری داشت و هر کسی از هم صحبتی با او لذت میبرد. همین توانایی بود که به او کمک کرد به دربار راه پیدا کند و زندگی اقتصادی خود را تغییر دهد. به علاوه برای ایجاد اصلاحات در حاکمیت بهترین راهی که میشناخت ورود به دربار و دستیابی به قدرت بود. او پله های ترقی و مَناسب قدرت را یکی بعد از دیگری به دست می آورد تا اینکه به مقام صدارت اعظم یکی از قدرتمندترین حاکمان چین رسید.

در این زمان او بیش از 50 سال سن داشت و همچنان بر اعتقاد خود مبنی بر رفتار عادلانه با مردم پافشاری میکرد. او در تمام آن سالها چه زمانی که قاضی القضات شهر بود و چه در زمانی که حاکم یکی از شهرهای چین بود با کارشکنی ها و ظلم دیگر دباریان دست به گریبان بود و دائما درباریان فاسد نسبت به او نظر سوئی داشتند. در مقام صدارت اعظمی، با وجود اینکه دومین قدرت سیاسی کشور بود، احساس کرد به دستاویزی تبدیل شده است که به فساد و جاه طلبی حاکمان مشروعیت دهد. بنابراین یکباره قدرت را رها کرد و مانند گذشته شیوه درویشی و دوره گردی را در پیش گرفت.

همسر کنفوسیوس، بی چی گوان نام داشت که بعد از 2 سال پسری برای او به دنیا آورد. البته گفته می‌شود که او صاحب یک دختر نیز بوده است. کونگ چیو سالهای پایانی عمر را در بین مردم گذراند و به جای تعلیم پادشاهان، مردم عادی را مخاطب تعالیم معنوی خود قرار داد. او شاگردان بسیاری تربیت کرد که هریک به شیوه خود تعالیم او را بسط و گسترش دادند.

کونگ چیو در بین مردم به "کونگ فوزِ" به معنی" استاد بزرگ کونگ" معروف بود که بعدا با گویش یونانی به کنفسیوس تبدیل شد. مهمه که بدونیم چیزی که به عنوان حرف های کنفسیوس به جا مونده اولا بخش کوچیکی از تعالیم اونه، چرا که کنفسیوس با هر کس به فراخور احوالش حرف میزد و دوما بسیاری از آموزه هاش برآمده از یک بستر فرهنگی بود که شاید یک فرد امروزی اونها رو عقلانی و حتی انسانی ندونه، مثل برابری مرد و زن. اما از طرفی بخشی از تعلیماتش هنوز هم اونقدر درخشان و عمیقن که که تبدیل به منبع الهام فیلسوفان اخلاقی و روانشناس ها قرار میگیره. گفته میشه با اینکه در اون زمان تعلیم و تربیت در انحصار کسانی بود که خون اشرافی داشتن، بیش از 3000 شاگرد تربیت کرد. در نهایت کنفسیوس در سن 72 سالگی در گذشت.

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

خیر
2020-09-05 15:41:20
  • نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
دسته بندی ها