آیا از شغل خود ناراضی هستید؟ زود تصمیم به استعفا نگیرید. قبل از انجام این کار نگاهی دقیق به وضعیت خود داشته باشید. در بعضی از موارد با تغییر چشم انداز و نگرش مشکل حل میشود. با یوکن همراه باشید.
تریلکیل یک وکیل مدافع خانوادگی خصوصی در دالاس است. او کمک به مردم و رئیس خود را دوست دارد و از عدم نیاز به سر و کله زدن با سیاست دفتر و یا خوب رفتار کردن با افرادی که دوست ندارد لذت میبرد. او خارج از یک محیط شرکتی خوشحال است، به گفته او:
دست و پنجه نرم نکردن با شایعات، دوستیهای الکی و اینکه قرار نیست آخر هفتههایم را در قایقی با مدیر اجرایی خود سپری کنم.
اما او نیز کاملا خوشحال نیست. گاهی اوقات تریلکیل احساس می کند که در یک میلیون جهش مختلف کشیده میشود و یا توسط وظایف فرمولی مانند تهیه اسناد و مدارک به پایین کشیده میشود. او می گوید:
با وجود اینکه به مردم کمک میکنم، چالش برانگیز نیست. فقط آزار دهنده است. من احساس می کنم که از پتانسیلم استفاده نمیکنم.
همچنین به نظر می رسد، هر چقدر هم سخت کار کند، پول کافی در نمیآورد.
گاهی اوقات تریلکیل فکر می کند که باید شغل انفرادی خود را ترک کند و کاری در یک شرکت قانونی به دست بیاورد. دیگر اوقات احساس میکند آنچه واقعا نیاز دارد، تنظیم نگرش است. آیا او نیاز به تغییر وضعیت دارد یا تغییر ذهنیت؟
تصمیمگیری میتواند دشوار باشد
لیزا سانسوم که مدرک کارشناسی ارشد خود را در روانشناسی مثبت اعمال می کند تا به عنوان یک مربی کسب و کار کار کند، میگوید زمانی که افراد شروع به احساس ناراحتی در کار خود می کنند دیگران را متهم می کنند یا محیط کاری را سرزنش می کنند. او می گوید:
ما اعتقاد نداریم که این مسئله به خودمان مربوط است. ما فکر می کنیم که وضعیت فراتر از کنترل ماست و کاری نمیتوانیم انجام دهیم.
تریلکیل به خوبی از این خطر آگاه است. او می گوید:
در 20 سالگی و اوایل 30 سالگی من هرگز فکر نکردم که مشکل از نگرش من باشد. سپس بالغ میشوید و تجارب زندگی به دست میآورید و فکر میکنید، شاید مشکل از نگرش من است.
اولین کاری که در هنگام در نظر گرفتن تغییر شغل باید انجام دهید این است که: آنچه در زندگیتان اتفاق می افتد را ارزیابی کنید. به عنوان مثال، اگر طلاق گرفته اید، والدین خود را از دست داده اید یا از مشکلات مالی رنج می برید، نیازی به اضافه کردن مشکل شغل جدید را به این ترکیب ندارید. دالاس کینلی، روانشناس دالاس می گوید:
بسیاری از افراد در دورانی که میخواهند همه چیز را ترک کنند احساس ناامیدی و اضطراب میکنند. مغز شما واقعا فعال نیست، بنابراین چشم انداز خود را از دست می دهید.
این مسئله از دست دادن دیدگاه تقریبا برای کری وکلو مدیر عامل منابع انسانی و عملیات در ویرجینیا اتفاق افتاد. او بر اثر مرگ یکی از عزیزانش متزلزل شده بود و شروع به جستجوی روحانی کرد. او می گوید: «داشتم در یک دروغ زندگی میکردم. در ازدواجم خوشبخت نبودم، در کارم خوشبخت نبودم.» ولکو و همسرش طلاق گرفتند و او قصد داشت کار خود را برای تبدیل شدن به یک معلم یوگا ترک کند. اما هنگامی که متوجه شد این امر از لحاظ مالی، یک تصمیم بد برای یک مادر مجرد خواهد بود، به واقعیت بازگشت. بنابرای در کارش ماند اما شروع به بررسی اینکه چگونه تغییر ذهنیت میتواند به وضعیتش کمک کند کرد.
به هر زاویه فکر کنید
آگاهی از اینکه چگونه نیاز به تغییر دارید، اولین گام منطقی برای رفع یک وضعیت بد در کار است. گام بعدی، مشاوره گرفتن از کسی است.
سانسوم می گوید:
در محل کار، مدیر مشاوره یا مربی می تواند مفید باشند. او توصیه می کند که کارآفرینان به طور خاص «هیئت مدیره مربیان» داشته باشند؛ افرادی که بتوانند به طور منظم با آنها صحبت کنند، کسانی که بررسی عقلانی و کاری انجام دهند و زمانی که در کشمکش هستند بتوانند با آنها در میان بگذارند.
آگاهی از اینکه چگونه نیاز به تغییر دارید، اولین گام منطقی برای رفع یک وضعیت بد در کار است. گام بعدی، مشاوره گرفتن از کسی است.
اگر سانسوم مربی کسب و کار تریلکیل بود، به او پیشنهاد میداد فکر کند که چقدر می خواهد کسب درآمد داشته باشد، چگونگی تعیین مرزهای زمانی خود را دریابد. از برخی از مشتریان بیشتر پول بگیرد تا بتواند همچنان به مشتریان کم درآمد کمک کنید.
تصمیم گیری آگاهانه انجام دهید
ولکو در تعریف وضعیت شغلی خود هم به داخل و هم به خارج از شرکتش نگاه کرد. او میگوید:
ما یک شرکت مشاوره هستیم و یکی از بزرگترین مسئولیتهایم استخدام استعداد است. من از چگونگی اداره سازمانده خود راضی نبودم و از لحاظ اخلاقی جذب افراد به سازمان را درست نمیدانستم.
در جریان تعدیل نگرشش، کتاب رهبری و فریب خود: بیرون آمدن از جعبه، منتشر شده توسط موسسه آربینگر را خواند که برایش تغییر دهنده بود. او میگوید:
این در مورد پذیرش مسئولیت در هر وضعیتی است که در آن هستید.
ولکو در واکنش به این وضعیت، به یکی از شرکای بنیانگذار، که برادرش است، نزدیک شد و راههایی را پیشنهاد کرد که بتواند فرهنگ شرکت را بهبود بخشد. شرکت پیشنهادهای او را پذیرفت، فرهنگ بهبود یافت و ولکو توانست با خوشحالی در کارش باقی بماند. او سپس کتاب تزیرق فرهنگ: 9 اصل برای ایجاد و حفظ یک فرهنگ سازمانی پررونق را نوشت.
ممکن است زمانی بیاید که بدون توجه به میزان بازتابی که در خود انجام دادهاید یا تعدادی تعدیلاتی که در رابطه با آن انجام دادهاید، به این نتیجه برسید که تغییر شغل تنها تصمیم درست است، مانند لوری چیک.
پس از به دست آوردن مدرک کارشناسی ارشد در معماری، چیک مسیر شغلی پیشبینی شده را دنبال کرد. او میگوید:
من شگفتانگیز ترین شغل هایی را داشتم که میتوانید به دست بیاورید، از جمله برنامهریزی و طراحی فروشگاه برای طراح کریستین دیور. من به پاریس و سراسر امریکا پرواز کردم. [اما] خیلی ناراضی بودم. هر روز صبح ساعت 9:15 میتوانستم کار کنم و برای آن به مشکل برمیخوردم. هر روز ترسی داشتم - در مورد اینکه چه بپوشم یا بیش از حد برای ناهار بیرون نمانم.
او از رابطه با دوستانی که در کار با آنها آشنا شده بود، لذت میبرد، اما برای بیش از حد اجتماعی بودن مشکل برایش به وجود آمد.
او در زمینه فروش در چند مکان دیگر نیز کار میکرد، مشاغل عالی اما با مشکل مشابه. «من هنوز هم با استرس، ساعتها و ترس بسیار ناراضی بودم.» او دوست نداشت احساس کند که به کارفرماش متعلق است. او میگوید:
من آرزو می کردم که زمان بیشتری در روز وجود داشته باشد. من نمیخواستم برای آخر هفته زندگی کنم.
سرانجام، زمانی که در آخرین کارش کوچک شد، تصمیم گرفت تا ایدهای که در ذهنش برای سالهای متمادی وجود داشت را دنبال کند و برنامه Cheekd را ایجاد کرد، که در آن کاربران در نزدیکی یکدیگر میتوانستند به هم متصل شوند. این سرمایهگذاری کارآفرینانه گرانتر از انتظاراتش بود و او ساعتهای زیادی، همانند کار شرکتی خود کار کرد. اما هفت سال بعد اکنون به موفقیت زیادی رسیده است.
او میگوید:
من به گونهای که دوست دارم زندگی میکنم، صبحها برای بیدار شدن و باز کردن کامپیوترم هیجان زده هستم.
برای بعضی از افراد، تغییر ذهنیت فکری کافی است، در حالی که برای دیگران کار یا حرفه جدید مناسب خواهد بود. کلید آن نگاه سخت و شاید ناراحتکننده به هر جنبهای از وضعیت خود قبل از تصمیمگیری است.
منبع: Success